بیست ماهه شیرین وشیطون
تبسم خانوم مامانش بالاخره رسید به بیست ماهگی خیلی منتظر بودم که تبسم بیست ماه بشه نمیدونم چرا بیست یه حس خوبی بهم میدم عدد بیست پر از انرزیه به تیناو ترنمم همیشه میگم بیست نه خواهر داره نه برادر بیست همیشه بیسته خلاصه دخترک بیست ماه من خیلی شیرین وشیطون شده هر روز منتظر یه دلبریه جدیدیم دیروز هانیه ومجید خونه ی ما بودن هانیه می گفت هنکام ماشا.. چقدر شیطون شده ادم دوست داره گازش بگیره میرفت جلوی اقا مجید وپشتشو میکرد ومی گفت بلوز منو بکش بعد یه ذره می رفت جلو ومی گفت حالا ول کن یه چیزی مثل تیر کمون .تبسم عاشق میوه پوست کندنه مخصوصا نارنگی نارنگی پوست کنده اورده گذاشته تو دهن من یه ذره به نارنگیه نخش مونده بود اومده اونو گرفته و میگه...
نویسنده :
مامان هنگامه
0:40